Web Analytics Made Easy - Statcounter

وزیر امور خارجه روسیه در سخنرانی در نشست حزب روسیه واحد درباره سیاست خارجی و همکاری‌های بین الملل گفت: آمریکا جهان را حیاط خلوت خودش می‌داند.

به گزارش الجزیره، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه افزود: آمریکا به گونه‌ای با جهان برخورد می‌کند که به نظر می‌رسد آن را حیاط خلوت خودش می‌داند و روسیه همواره دیواری در برابر امپریالیسم غربی بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سه چهارم کشور‌های جهان، سلطه غرب و تحریم‌های آن علیه روسیه را رد می‌کنند.

لاوروف افزود: با وجود تلاش‌های غرب برای اختلاف افکنی، روابط قوی با چین و هند داریم. غرب به سیاست‌های استعماری ادامه می‌دهد و با اعمال تحریم به دنبال تحمیل سلطه‌اش بر دیگر کشورهاست. خواهان داشتن روابط قوی با کشور‌های آسیا، آفریقا و نیز کشور‌های عربی و آمریکای لاتین هستیم. روابط خارجی قوی داریم، زیرا روابط ما مبتنی بر احترام به حاکمیت ملی کشورهاست.

وزیر امور خارجه روسیه خاطر نشان کرد: اتحادیه اروپا با ترساندن دیگر کشور‌ها و اعمال تحریم به شیوه‌های استعماری رفتار می‌کند. غرب برای جعل تاریخ درباره جنایت‌های نسل کشی و تخریب میراث تمدنی کشور‌ها تلاش می‌کند. با بازگرداندن عدالت به کشور‌های آفریقایی از شراکت با آن‌ها حمایت خواهیم کرد. سطح روابط روسیه و آفریقا به سطح بالایی رسیده است و کشور‌های آفریقایی، صدای همسو با مسکو دارند. شراکت با چین را تقویت می‌کنیم و این شراکت توسعه یافته است. روسیه نقش مهمی در جهان چندقطبی که در حال شکل‌گیری است، ایفا می‌کند. تبادل تجاری ما با بسیاری از کشور‌ها با ارز‌های محلی صورت می‌گیرد تا با فشار کشور‌های غربی روبرو نشویم.

او همچنین گفت: نخبگان غربی برای همیشه از ادعای هرگونه رهبری اخلاقی منع شده‌اند، زیرا غرایز استعماری آنها به جایی نرسیده است. جنایت استعمارگران محدودیت زمانی ندارد و برای همیشه نخبگان غربی را از حق ادعای هرگونه رهبری اخلاقی محروم می‌کند.

لاوروف همچنین خاطرنشان کرد که آمریکا و "بقیه کشورهای غربی که کاملاً تابع آن هستند" مسیر کاملی را برای تقسیم جهان به گروه کوچکی از "استثنایی ها و به اصطلاح زیردستان" در پیش گرفته‌اند. برای این منظور، پارادایم‌های سیاه و سفید جدیدی معرفی می‌شوند که فرض می‌کنند جهان متشکل از دموکراسی‌های درست و مورد تایید واشنگتن از یک سو و حکومت‌هایی مانند روسیه، چین، ایران، ونزوئلا و کوبا از سوی دیگر است. 

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل اروپا و آمریکا

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سرگئی لاوروف اروپا وزیر خارجه روسیه کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۱۰۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟

فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسن‌ها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری می‌کند. در حقیقت، آن‌ها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سو‌های جدیدی را نوید می‌دهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیت‌های تازه‌ای را نیز داشت.

به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید می‌بیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانه‌های سختی را تجریبه می‌کند و هیچ بعید نیست که در سال‌های آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.

در این رابطه، برخی اندیشکده‌های معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین می‌رود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.

با این همه، به طور خاص می‌توان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.

۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربی

شاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرت‌های غربی با لغات بازی می‌کنند و ملت‌هایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود می‌کنند.

با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزای‌های غربی‌ها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزش‌های متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملت‌های جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استاندارد‌های دوگانه قدرت‌های غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرت‌های غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیست‌ها در جنگ غزه به پا می‌خیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و می‌شود، می‌گویند.

موضوعی که حقیقتا ضربه‌ای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعار‌های دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.

۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربی

هژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی دست به هر اقدامی می‌زنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظام‌های حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیت‌ها دقیقا همان چیزی‌هایی هستند که این نظام‌های حکمرانی مطرح می‌کنند.

 در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روند‌ها و رویه‌های متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استاندارد‌های دوگانه جهان غرب و هم متنوع‌تر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیت‌ها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیت‌های تازه‌ای رونمایی کرده است.

۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربی

در سال‌های اخیر نظام‌های حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بی‌منطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطب‌های قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قاره‌ای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.

در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای به مصاف رقبای بین المللی خود می‌رود، گواهی روشن بر تضعیف اهرم‌های میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیت‌های جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش می‌گذارد.

دیگر خبرها

  • زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاه‌های جهان
  • آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • ضرورت انتقال دانشجوی بورسیه‌ای به کشور‌های جهان برای پیشرفت علمی ایران/ سیاست‌های علمی، ۲۵ ساله تدوین شوند نه ۸ ساله
  • سیاست‌گذاری صحیح برای گسترش روابط با همسایگان در حوزه تقویت جایگاه گازی چگونه باید باشد؟
  • آمریکا بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی است
  • نماینده شیراز: طبل رسوایی غرب و غربگرا‌ها با هم به صدا در آمده است
  • دروغ اجباری؛ سیاست رسانه‌های مدعی آزادی
  • تحولات اوکراین|قصد بایدن برای حمایت غیرعلنی از کی‌یف
  • تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟
  • ماکرون: اروپا در معرض خطر قریب‌الوقوع قرار دارد